جدول جو
جدول جو

معنی زیغ زیغ - جستجوی لغت در جدول جو

زیغ زیغ
آواز در و یا دریچۀ تازه ساخته شده و هر چیز که مشابه آنها باشدچون آن را بگشایند، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
زیغ زیغ
صدای جوجه های پرندگان، صدای چرخیدن چرخی که محورش خشک و
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژیغ ژیغ
تصویر ژیغ ژیغ
صدای به هم خوردن و ساییده شدن چیزی، صدای گردش در بر روی پاشنه یا لولا
فرهنگ فارسی عمید
حکایت آواز پریان، (از ’زی ز’) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، رجوع به زیزم شود
لغت نامه دهخدا
التماس کردن، با تضرع و ناله از چیزی نالیدن، گزگز پا در اثر
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای جوجه ی پرنده، آوای روح مرده در باور عامه که شب هنگام
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای آواز، صدای ریز، صدای نازک
فرهنگ گویش مازندرانی